چرا شیعیان، نماز پنج گانه را در سه نوبت می‌خوانند؟






۱- همه گروه‌های اسلامی در این مسأله اتفاق نظر دارند که در «عرفه» می‌توان هر دو نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر، با هم و بدون فاصله ادا نمود، و در «مزدلفه» نیز جایز است نماز مغرب و عشا را در وقت عشا به جا آوریم.
۲- حنفی‌ها می‌گویند: جمع بین نماز ظهر و عصر در یک وقت، و نماز مغرب و عشا در یک وقت، تنها در همان دو مورد«عرفه» و «مزدلفه» جایز است و در سایر موارد، نباید صورت پذیرد.
۳- حنبلی‌ها، مالکی‌ها و شافعی‌ها، می‌گویند: جمع بین نماز ظهر و عصر و یا جمع میان نماز مغرب و عشا در یک وقت خاص، علاوه بر دو مورد یاد شده، در حال سفر نیز، جایز است. برخی از این‌ گروه‌ها، با هم خواندن دو نماز را، در موارد اضطراری؛ مانند زمانی که باران ببارد و یا نمازگزار بیمار یا در هراس از دشمن باشد، جایز می‌دانند.[۱]
۴- شیعه بر آن است که هر یک از نماز‌های ظهر و عصر و نماز‌های مغرب و عشا، یک «وقت خاص» دارند و یک «وقت مشترک».
الف – وقت خاص نماز ظهر، از آغاز ظهر شرعی(وقت زوال) است تا مقدار زمانی که چهار رکعت نماز خوانده می‌شود، در این مدت محدود، تنها نماز ظهر را می توان به جا آورد.
ب- وقت خاص نماز عصر، زمانی است که از آن لحظه تا وقت غروب تنها به اندازه مدت خواندن نماز عصر، فرصت باشد.
ج-سخن شیعه آن است که در تمام این وقت مشترک، می‌توانیم نماز ظهر و عصر را با هم و بدون فاصله بخوانیم، ولی اهل تسنن معتقدند، از اول ظهر شرعی(وقت زوال) تا آنگاه که سایه هر چیز، به اندازه خود آن چیز، گردد، به نماز ظهر اختصاص دارد و نباید نماز عصر، در این مدت خوانده شد، و از آن پس تا موقع مغرب، به نماز عصر اختصاص دارد و نمی‌توان نماز ظهر را در آن وقت به جا آورد.
د- وقت خاص نماز مغرب، از آغاز مغرب شرعی است تا مقدار زمانی که سه رکعت نماز خوانده شود و در این مدت محدود، تنها نماز مغرب را می‌توان ادا نمود.
ه- وقت خاص نماز عشا، زمانی است که از آن لحظه تا نیمه شب شرعی، تنها به اندازه خواندن نماز عشا فرصت باشد. در این مدت کوتاه، تنها نماز عشا را می‌توانیم به جا آوریم.
و- وقت مشترک بین دو نماز مغرب و عشا، از انتهای وقت خاص نماز مغرب تا ابتدای وقت خاص نماز عشا ادامه دارد.
شیعه معتقد است: در طول این مدت مشترک، می‌توانیم نماز مغرب و عشا را با هم و بدون فاصله بخوانیم، ولی اهل سنت می‌گویند، از اول غروب تا هنگام زوال شفق از مغرب، به نماز مغرب اختصاص دارد و نباید نماز عشا در این مدت خوانده شود. و از هنگام زوال شفق از مغرب تا نیمه شب شرعی، به نماز عشا اختصاص دارد و نمی‌توان نماز مغرب را در آن به جا آورد.
نتیجه این که: بنابر نظریه شیعه، پس از فرا رسیدن ظهر شرعی، می‌توانیم نماز ظهر را بخوانیم و بلافاصله به خواندن نماز عصر بپردازیم، یا نماز ظهر را پیش از فرارسیدن وقت خاص نماز عصر به پایان رسانیم و سپس نماز عصر را بخوانیم و بدین سان، بین نماز ظهر عصر، جمع نماییم، گرچه مستحب است نماز ظهر را پس از زوال و نماز عصر را هنگامی که سایه هر چیز به اندازه خود آن گردد، به جا آوریم.
همچنین می‌توانیم به هنگام فرا رسیدن مغرب شرعی، نماز مغرب را ادا نماییم و بلافاصله پس از آن، به خواندن نماز عشا بپردازیم و یا نماز مغرب را تا نزدیک وقت خاص نماز عشا به تأخیر اندازیم به طوری که نماز مغرب را پیش از فرا رسیدن وقت خاص نماز عشا، به پایان رسانیم و سپس به خواندن نماز عشا مبادرت ورزیم و بدین سان، بین نماز مغرب و عشا جمع کنیم، گرچه مستحب است نماز مغرب را پس از مغرب شرعی و نماز عشا را بعد از زوال شفق از جانب مغرب به جا آوریم.
این بود نظریه شیعه، لیکن اهل سنت، جمع بین دو نماز ظهر و عصر و یا دو نماز مغرب و عشا به این نحو را به طور مطلق در همه جا و همه وقت جایز نمی‌دانند. بنابراین محل بحث، عبارت است از جمع میان دو نماز در همه زمان‌ها و مکان‌ها، به طوری که هر دو نماز،‌در وقت یکی از آن‌ها ادا شود، مانند جمع میان دو نماز عرفه و مزدلفه.
۵- همه مسلمانان در این مسأله اتفاق نظر دارند که پیامبر گرامی میان دو نماز، جمع نمود، ولی در تفسیر این روایت، دو نظر وجود دارد:
الف – شیعه می‌گوید: مقصود این است که در نخستین اوقات نماز ظهر، پس از اتمام نماز ظهر، نماز عصر را به جا آورد و همچنین در نخستین اوقات نماز مغرب، می‌شود پس از خواندن نماز مغرب، نماز عشا را ادا نمود، و این مسأله به زمان یا مکان و یا شرایط خاصی بستگی ندارد بلکه در همه جا و همه وقت، جایز است.
ب- دیگران می‌گویند: مقصود روایت این است که نماز ظهر، در آخر وقت آن و نماز عصر در اول وقت آن به جا آورده شود و نیز نماز مغرب در آخر وقت و نماز عشا در آغاز وقت آن ادا گردد.
اکنون به منظور روشن شدن مسأله، به بررسی روایات در این زمینه می پردازیم و ثابت می‌کنیم که مقصود از جمع در این احادیث همان است که شیعه می‌گوید؛ یعنی دو نماز را در وقت یکی از آن‌ها به جا آوردن، نه ادا نمودن یکی از آن‌ها در آخر وقت آن و به جا آوردن دیگری در اول وقت آن:

۱- احمد بن حنبل – رهبر گروه حنابله – در مسند خود از جابر بن زید، چنین روایت می‌کند:

«جابر بن زید گوید: از ابن عباس شنیدم که می‌گفت: با پیامبر گرامی هشت رکعت نماز (ظهر و عصر) را با هم و هفت رکعت نماز (مغرب و عشا) را نیز با هم به جای آوردم. می‌‌گوید به «ابوشعثا» گفتم: فکر می‌کنم رسول خدا، نماز ظهر را به تأخیر انداخت و نماز عصر را زودتر ادا نمود و نیز نماز مغرب را به تأخیر انداخت و نماز عشا را زودتر به جا آورد، (ابوشعثا) گفت: من هم چنین می‌اندیشم.»[۲]
از این روایت به روشنی معلوم می‌گردد که پیامبر گرامی، هر دو نماز ظهر و عصر را با هم و هر دو نماز مغرب و عشا را نیز با هم و بدون فاصله، به جای آورده است.

۲- احمد بن حنبل، از عبدالله بن شقیق، روایت ذیل را یاد آور می‌شود:

«ابن عباس بعد از نماز عصر، برای ما سخنرانی نمود تا آنگاه که خورشید غروب کرد و ستارگان آشکار شدند و مردم ندای نماز دادند و در آن میان، مردی از قبیله بنی تمیم به تکرار کلمه «نماز» پرداخت، ابن عباس خشمگین گردید و گفت: آیا تو می‌خواهی سنت پیامبر را به من بیاموزی؟ من شاهد و ناظر بودم که رسول خدا بین نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود.»[۳]
عبدالله می‌گوید: برای من در این مسأله، تردیدی بروز کرد و لذا در دیداری با ابوهریره در این مورد سؤال کردم و او سخن ابن عباس را تأیید نمود.
در این حدیث، دو تن از صحابه؛ «عبدالله بن عباس» و «ابوهریره» بر این حقیقت گواهی می‌دهند که پیامبر گرامی نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا را با هم خوانده و ابن عباس نیز به رفتار پیامبر، تأسی نموده است.

۳- مالک بن انس – رهبر گروه مالکیه – در کتاب «موطأ» اینگونه می‌نگارد:

«صلی رسول الله(صلی الله علیه و آله) الظهر و العصر جمیعا، و المغرب و العشاء جمیعا فی غیر خوف و لا سفر؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هر دو نماز ظهر و عصر را با هم خواندند و هر دو نماز مغرب و عشا را نیز با هم به جا می‌آورد، بدون این که از دشمن بهراسد و یا در سفر باشد.»

۴- مالک بن انس، از معاذ بن جبل، چنین روایت می‌نماید:

«فکان رسول الله (صلی الله علیه و آله) یجمع بین الظهر والعصر، والمغرب والعشاء؛ رسول خدا، نماز ظهر و عصر را با هم و نماز مغرب و عشا را نیز با هم می‌خواند.»

۵- مالک بن انس از نافع و او از عبدالله بن عمر چنین روایت می‌کند:

«کان رسول الله (صلی الله علیه و آله) اذا عجل به الشیر یجمع بین المغرب و العشاء: هرگاه پیامبر برای پیمودن سیری عجله داشت، نماز مغرب و عشاء را با هم می‌خواند.»[۴]

۶- مالک بن انس، از ابوهریره چنین روایت می‌کند:

«ان رسول الله (صلی الله علیه و آله) کان یجمع بین الظهر والعصر فی سفره الی تبوک: پیامبر گرامی در راه تبوک، نماز ظهر و عصر را با هم به جا می‌آورد.»[۵]

۷- مالک در موطأ از نافع چنین روایت می‌نماید:

« ان عبدالله بن عمر کان اذا جمع الامراء بین المغرب و العشاء فی المطر جمع معهم؛ هرگاه امیران، نماز مغرب و عشا را در باران با هم می‌خواندند، عبدالله بن عمر هم هر دو نماز را با هم ادا می‌نمود.»[۶]

۸- مالک بن انس به نقل از علی بن حسین می‌نگارد:

«کان رسول الله (صلی الله علیه و آله) اذا اراد ان یسیر بومه جمع بین الظهر و العصر و اذا اراد ان یسیر لیله جمع بین المغرب والعشاء؛ هرگاه پیامبر می‌خواست در روز، طی طریق نماید، نماز ظهر و عصر را با هم ادا می‌کرد و هر وقت می‌خواست در شب مسیری را بپیماید، نماز مغرب و عشا را با هم به جا می‌آورد.»[۷]

۹- محمد زرقانی در شرح موطأ، از بی شعثا چنین روایت می‌کند:

«ان بن عباس صلی بالبصره الظهر والعصر لیس بینهما شیء والمغرب و العشاء لیس بینهما شیء؛ عبدالله بن عباس در شهر بصره، نماز ظهر و عصر را با هم خواند، به طوری که بین آن دو فاصله‌ای نبود و نماز مغرب و عشا را نیز با هم ادا نمود؛ به گونه‌ای که بین آن دو فاصله‌ای نیفتاد.»[۸]

۱۰- زرقانی از طبرانی او از ابن مسعود، آورده است:

«پیامبر گرامی، نماز ظهر و عصر را با هم اقامه کرد و نماز مغرب و عشا را نیز با هم به جا آورد. در این مورد از وی سؤال شد، فرمود: برای این که امت من در رنج و سختی قرار نگیرند.»[۹]

۱۱- مسلم بن حجاج، به واسطه ابو زبیر و از سعید بن جبیر و او از ابن عباس روایت می‌کند:

«صلی رسول الله (صلی الله علیه و آله) الظهر والعصر جمیعا بالمدینه فی غیر خوف و لا سفر؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه منوره بدون هیچ هراسی از دشمن و بدون این که در حال سفر باشد، نماز ظهر و عصر را با هم به جا آورد.»[۱۰]
سپس ابن عباس، در مورد هدف پیامبر از این کار می‌گوید: برای این که می‌خواست هیچ کس از امت وی در زحمت نیفتد.[۱۱]

۱۲- مسلم در صحیح خود، از سعید بن جبیر و او از ابن عباس روایت می‌نماید که گفته است:

«جمع رسول الله (صلی الله علیه و آله) بین الظهر و العصر، المغرب و العشاء فی المدینه، من غیر خوف و لا مطر؛ پیامبر گرامی، در مدینه منوره بین نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود، بدون این که هراسی در میان باشد و یا باران ببارد».[۱۲]
آنگاه سعید بن جبیر می‌گوید: از ابن عباس پرسیدم: چرا پیامبر به چنین رفتاری مبادرت ورزید؟ ابن عباس گفت: برای آن که نمی‌خواست امت خود را به زحمت بیندازد.[۱۳]

۱۳- ابوعبدالله بخاری باب ویژه‌ای را تحت عنوان «باب تأخیر الظهر الی العصر» به این مسأله اختصاص داده[۱۴] که خود این عنوان، گویا‌ترین شاهد بر آن است که می‌توان نماز ظهر را به تأخیر انداخت و در وقت نماز عصر، هر دو را با هم به جا آورد. آنگاه بخاری در همان باب، روایت یاد شده در زیر را بیان می‌کند:

«پیامبر (صلی الله علیه و آله) هفت رکعت (نماز مغرب و عشا) و هشت رکعت (نماز ظهر و عصر) را در مدینه به جای آورد.»[۱۵]
از این روایت به خوبی روشن می‌گردد که نه تنها می‌توان نماز ظهر را به تأخیر انداخت و در وقت نماز عصر، هر دو را با هم ادا نمود، بلکه به قرینه سیاق استفاده می‌شود که به پیروی از پیامبر گرامی، می‌توان نماز مغرب را نیز به تأخیر انداخت و در وقت نماز عشا به جای آورد.

۱۴- و لذا بخاری در جای دیگر از صحیح می‌گوید:

« عبدالله بن عمر و ابو ایوب انصاری و عبدالله بن عباس گفته‌اند: پیامبر دو نماز مغرب و عشا را با هم (بدون فاصله) به جا آورد.»[۱۶]
بخاری می‌‌خواهد از این روایت استفاده کند که پیامبر گرامی نماز مغرب و عشا را با هم خواند و گرنه معلوم است که پیامبر بی‌نماز نبوده است.

۱۵- مسلم بن حجاج در صحیح خود،‌چنین می‌نگارد:

«مردی به ابن عباس گفت: نماز، او سخنی نگفت. دوباره گفت: نماز، ابن عباس سکوت نمود، باز گفت: نماز، وی پاسخی نداد. برای چهارمین بار گفت: نماز، ابن عباس گفت: «لا ام لک؛ مادر برایت نباشد» آیا تو می‌خواهی نماز را به ما بیاموزی؟ در حالی که ما با پیامبر، بین دو نماز جمع می‌نمودیم و هر دو را با هم به جا می‌آوردیم.»[۱۷]

۱۶- مسلم روایت می‌کند:

«پیامبر گرامی، جمع بین نماز‌ها را در مسافرت خود در غزوه تبوک انجام داد و بین نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود. سعید بن جبیر می‌گوید: از ابن عباس سبب آن را پرسیدم؟ گفت: پیامبر می‌خواست که امت خود را در رنج و سختی نیندازد.»[۱۸]

۱۷- مسلم بن حجاج، از زبان معاذ، چنین حکایت می‌کند:

«با پیامبر گرامی در نبرد تبوک، خارج شدیم، پیامبر نماز ظهر و عصر را با هم به جا می‌آورد و نماز مغرب و عشا را نیز با هم ادا می‌نمود.»[۱۹]

۱۸- مالک بن انس، در کتاب «موطأ» می‌نگارد:

«ابن شهاب، از سالم بن عبدالله پرسید: آیا نماز ظهر و عصر در حین مسافرت با هم جمع می‌شوند؟ پاسخ داد: آری اشکالی ندارد، آیا نماز مردم را در روز عرفه (در سرزمین عرفات) نمی‌بینی؟»[۲۰]
لازم به ذکر است که مسلمانان جایز می‌دانند در روز عرفه و در عرفات، بین نماز ظهر و عصر، جمع کنند و هر دو را در وقت ظهر و بدون فاصله می‌خوانند. در اینجا سالم بن عبدالله می‌گوید: همانطور که مردم در عرفه، هر دو نماز را با هم می‌خوانند، در غیر عرفه نیز می‌توان بین آن دو جمع نمود.

۱۹- متقی هندی، در کتاب «کنزالعمال» آورده:

«عبدالله بن عمر گوید: پیامبر گرامی، در حالی که ساکن و در حضر بود و در حال سفر نبود، بین نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود. پس مردی از ابن عمر سؤال نمود: چرا پیامبر به چنین رفتاری مبادرت ورزید؟ پاسخ داد: برای این که امت خود را در رنج و مشقت نیندازد، اگر شخصی بخواهد بین دو نماز جمع نماید.»[۲۱]

۲۰- همچنین در «کنز العمال» چنین می‌خوانیم:

«جابر بن عبدالله گوید: پیامبر(صلی الله علیه و آله) بین نماز ظهر و عصر با یک اذان و دو اقامه، جمع نمود.»[۲۲]

۲۱- در کنزالعمال، روایت ذیل را یادآور می‌شود:

«جابر بن عبدالله می‌گوید: در حالی که پیامبر گرامی در مکه بودند، خورشید غروب نمود و هنگامی که به منطقه «سرف» رسید، نماز مغرب و عشا را با هم ادا نمود.»[۲۳]
۲۲- در کنزالعمال: از ابن عباس، چنین آمده:
«پیامبر گرامی، در مدینه منوره، بین نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود، بدون این که در حال سفر باشد و یا باران ببارد. راوی می‌گوید: از ابن عباس پرسیدم: چرا پیامبر بین دو نماز جمع نمود؟ ابن عباس پاسخ داد: زیرا پیامبر می‌خواست در رفتار امت خود توسعه و تسهیلی ایجاد نموده باشد.»[۲۴]

نتیجه

اینک در پرتو روایات یاد شده، به جمع بندی دلائل روشنی که بر صحت تفسیر جمع، از نظر شیعه گواهی می‌دهد، می پردازیم:

۱- جمع بین دو نماز در یک وقت، به دلیل تسهیل امور و پیشگیری از رنج و زحمت:

بسیاری از روایات، بر این حقیقت گواهی می‌دهد که اگر جمع میان نماز ظهر و عصر و یا مغرب و عشا در یک وقت جایز نباشد، موجب رنج و مشقت در کار مسلمانان می‌گردد، و لذا پیامبر به منظور ایجاد نوعی توسعه و تسهیل در امور مسلمانان، با هم خواندن هر دو نماز را در یک وقت، تجویز نمودند. در این زمینه به احادیث دهم، شانزدهم، نوزدهم و بیست و دوم، مراجعه فرمایید.
روشن است که اگر مقصود از روایات یاد شده، این باشد که می‌توان نماز ظهر و عصر را به آخر وقت آن، (نزدیک زمانی که سایه هر چیز به اندازه خود آن باشد) در نزد اهل سنت تأخیر انداخت و نماز عصر را در آغاز وقت آن به جا آورد، به طوری که هر دو نماز با هم و در عین حال در محدوده وقت خود خوانده شود، یک چنین کاری نه تنها مایه سهولت نیست بلکه موجب مشقت و زحمت بیشتر است در حالی که هدف از جمع میان دو نماز تسهیل در امور است.
با این بیان، روشن می‌گردد مقصود آن است که می‌توان دو نماز را در سراسر وقت مشترک میان آن دو، مانند اوائل وقت یاد شده و یا اواخر آن به جا آورد، نه این که یکی را در آخر وقت آن نماز و دیگر را در آغاز وقتش ادا نماییم.

۲- جمع میان دو نماز در یک وقت در عرفه، بیانگر کیفیت جمع است

همه گروه‌های اسلامی، جمع میان دو نماز ظهر و عصر در یک وقت را در عرفه جایز دانسته‌اند،[۲۵] از سوی دیگر برخی از روایات یاد شده، بر این معنا گواهی می‌دهد که این‌گونه جمع میان دو نماز، در جاهای دیگر نیز بسان جمع میان آن‌ها در عرفه می‌باشد و از این نظر، تفاوتی میان روز عرفه و سایر روز‌ها و یا سرزمین عرفات و سایر سرزمین‌ها وجود ندارد. در این مورد، به حدیث هیجدهم مراجعه فرمایید.
بنابراین همان گونه که در عرفه می‌توان نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر، به اتفاق آرا همه مسلمانان به جا آورد، همچنین در غیر عرفه نیز، جمع یاد شده جایز می‌باشد.

۳- شیوه جمع میان دو نماز در سفر، بیانگر کیفیت جمع است

از طرفی، فقهای حنبلی، مالکی و شافعی جمع میان دو نماز را در حال سفر، جایز دانسته‌اند و از سوی دیگر، روایات یاد شده تصریح می‌نماید که در این زمینه، تفاوتی میان سفر و حضر وجود ندارد و پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) هم در سفر و هم در حضر، میان دو نماز جمع می‌نمود.
در این مورد، به روایات سوم، یازدهم، سیزدهم، نوزدهم و بیست و دوم مراجعه فرمایید. بر این اساس، همانطور که با هم خواندن دو نماز در یک وقت در سفر( به نحوی که شیعه می‌گوید) جایز است، در حضر نیز جایز می‌باشد.

۴- شیوه جمع میان دو نماز در حال اضطرار، بیانگر کیفیت جمع در حال اختیار است

تعداد انبوهی از روایات صحاح و مسانید، بر این حقیقت گواه است که پیامبر گرامی و صحابه آن حضرت، در مواقع اضطراری مانند زمان بارش باران، و یا ترس از دشمن و یا در حال بیماری، دو نماز را – چنانکه شیعه می‌گوید – با هم و در یک وقت، به جا می‌آوردند، و لذا بسیاری از فقیهان گروه‌های مختلف اسلامی، به جواز آن در برخی حالت‌های اضطراری، فتوا داده‌اند، در حالی که روایات یاد شده، تصریح می‌نمایند به این که از این جهت نیز، میان حالت اضطرار و غیر آن، تفاوتی وجود ندارد و پیامبر گرامی در غیر باران و هراس از دشمن نیز، میان دو نماز جمع می‌نمود. در این زمینه به روایات سوم، یازدهم، دوازدهم و بیست و دوم، مراجعه فرمایید.

۵- رفتار صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله) بیانگر کیفیت جمع است

در میان روایات یاد شده، به این نکته برخورد می‌کنیم که بسیاری از صحابه پیامبر، هر دو نماز را در وقت واحد با هم به جا می‌آورند، چنانکه عبدالله بن عباس، نماز مغرب را آنقدر به تأخیر انداخت تا هوا تاریک گشت و ستارگان اسمان، پدیدار شدند و هر قدر دیگران، کلمه نماز را ندا می‌کردند، به آنان اعتنا نمی‌نمود و سرانجام نماز مغرب و عشا را بعد از سپری شدن پاسی از شب، با هم به جا آورد و در پاسخ اعتراض کنندگان گفت: من شاهد و ناظر بودم که پیامبر هم، این چنین نماز می‌خواند و ابوهریره نیز، سخن ابن عباس را تأیید نمود. در این مورد به روایات دوم، هفتم، نهم و پانزدهم مراجعه نمایید.
در پرتو روایات یاد شده، تردیدی نمی‌ماند که ابن عباس، به شیوه‌ای که شیعه بر آن است، میان دو نماز در وقت یکی از آن‌ها، جمع نمود.

۶- سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) بیانگر شیوه جمع میان دو نماز است

از حدیث بیست و یکم، به روشنی معلوم گردید که پیامبر به هنگام مغرب، هنوز در مکه بودند و نماز مغرب را به تأخیر انداختند تا این که در منطقه سرف که در فاصله نه میلی مکه قرار دارد، هر دو نماز مغرب و عشا را با هم در یک وقت به جا آورد. در حالی که روشن است اگر آن حضرت، به هنگام اول مغرب هم از شهر مکه حرکت نموده باشد، تا زمانی که به منطقه سرف برسد، با توجه به وسائل کندرو و حمل و نقل قدیم، طبعا قسمتی از شب گذشته بوده است، و لذا پیامبر گرامی هر دو نماز مغرب و عشا را در وقت نماز عشا با هم ادا نموده است.
از مجموع روایات یاد شده – که همگی از منابع روایی و صحاح و مسانید اهل تسنن استخراج گردیده‌اند، صحت نظریه شیعه، مبنی بر جواز جمع میان دو نماز ظهر و عصر و یا دو نماز مغرب و عشا، در یک وقت، به بیانی که گذشت و عمومیت و گسترش آن نسبت به همه شرایط و مکان‌ها و زمان‌ها به ثبوت می‌رسد.

پي نوشت :

[۱] - با اقتباس از: «الفقه علی المذاهب الاربعه». کتاب الصلاه، الجمع بین الصلاتین تقدیما و تأخیرا.
[۲] - مسند احمد بن حنبل: ج ۱، ص ۲۲۱.
[۳] - مسند احمد: ج ۱، ص ۲۵۱.
[۴] - موطأ مالک: کتاب الصلوه: ط ۳ (بیروت)، ص ۱۲۵، حدیث ۱۷۷.
[۵] - موطأ مالک: کتاب الصلوه، ص ۱۲۴، حدیث ۱۷۵.
[۶] - مدرک سابق: ص ۱۲۵، حدیث ۱۷۹.
[۷] - مدرک سابق: ص ۱۲۵، حدیث ۱۸۱.
[۸] - شرح زرقانی بر موطأ مالک: ط مصر، جزء اول، باب «الجمع بین الصلاتین فی الحضر و السفر»: ص ۲۹۴.
[۹] - مدرک سابق: ص ۲۹۴.
[۱۰] - صحیح بخاری جزء ۲ت ط مصر، ص ۱۵۱، «باب الجمع بین الصلاتین فی الحضر».
[۱۱] - مدرک سابق، در ذیل حدیث یاد شده.
[۱۲] - همان مدرک: ص ۱۵۲.
[۱۳] - مدرک سابق: ص ۱۵۲، در ذیل حدیث یاد شده.
[۱۴] - صحیح بخاری: جزء اول، ص ۱۱۰ – کتاب الصلوه: باب «تأخیر الظهر الی العصر» ط مصر، نسخه امیریه، سنه ۱۳۱۴ه.
[۱۵] - مدرک سابق.
[۱۶] - صحیح بخاری: جزء اول، - کتاب الصلوه: باب ذکر العشاء، ص ۱۱۳، ط مصر، سنه ۱۳۱۴ ه.
[۱۷] - صحیح مسلم: جزء ۲، ص ۱۵۳، باب الجمع بین الصلاتین فی الحضر.
[۱۸] - صحیح مسلم: جزء ۲، ص ۱۵۱، ط مصر.
[۱۹] - مدرک سابق: ص ۱۵۲.
[۲۰] - موطأ مالک: ط ۳ (بیروت)، ص ۱۲۵، حدیث ۱۸۰.
[۲۱] - کنز العمال: کتاب الصلوه، الباب الرابع فی صلاه المسافر، باب جمع، ج ۸، ص ۲۴۶، ط ۱(حلب)، سنه ۱۳۹۱ ه.
[۲۲] - کنزالعمال: کتاب الصلوه، الباب الرابع فی صلوه المسافر، باب جمع، ج ۸، ص ۲۴۷، ط ۱(حلب).
[۲۳] - «سرف» منطقه‌ای است که در نه میلی مکه واقع است.(کنزالعمال، در ذیل روایت حدیث یاد شده آورده).
[۲۴] - کنزالعمال: کتاب الصلوه، الباب الرابع، باب جمع، ج ۸.
[۲۵] - الفقه علی المذاهب الاربعه: کتاب الصلوه، الجمع بین الصلاتین تقدیما و تأخیرا.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی سبطین